سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چهارده آسمان...


به نام خدای رحمن و رحیم


آخرین منزل


او گفت: «اینجاست!»

در موج پررنگ صدایش

زنگ شترها بى‏صدا شد

پاى شترها ماند در راه

در کاروان خسته ناگاه

موج هیاهویى به پا شد.

از خاک صحرا

یک مشت ‏برداشت

آن‏وقت، آرام

تکرار کرد او گفته‏اش را

«اینجاست! اینجا

رنج سفر کوتاه شد

چون آخرین منزل همین جاست

این خاک ما را مى‏شناسد

این آسمان، این خاک تبدار!

این وسعت دشت... »

در چشمهایش اشک لرزید

آرام برگشت:

«هر کس نمى‏خواهد بماند

هرکس نمى‏خواهد بمیرد

در چشم شب، آسوده راه خویش گیرد

شب یار او باد ؛

هرکس که مى‏خواهد بماند

باید بداند

فردا صداى نیزه‏ها مى‏پیچد اینجا »

فرداى آن روز

در چشم سرخ آسمان محشر به پا بود

بر سینه دشت

بر خاک گلرنگى که نامش «کربلا» بود

 

 شعر از: ملیحه مهرپرور

 

یا حسین...


[ شنبه 89/9/27 ] [ 12:28 صبح ] [ گویای خاموش ]
درباره وبلاگ

گویای خاموش
دو عالم آسمان را هفت خوانند... ولیکن آسمان من «دو هفت» است...
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 33573